۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

و بازهم تولد.....


* تصویر امروز صفحه ی گوگل من با عنوان !   Happy Birthday Pir

زن درد می کشید  و مرد از دردِ زن ، رنج .
دیگران می آمدند و می رفتند و شهادت می دادند به عظمت این درد و باشکوهی آن رنج ، چرا که  می دانستند از هر ناله ی زن، این قلب مرد است که تیر می کشد و پیوندهای دوست داشتن است که درد و رنج، آبدیده اش می کند و مبدّل می شود به ریسمانی ناگسستنی ازعشق
درد که در چهره ی زن به اوج  رسید ، رنج ، فریاد سکوت شد در گلوی مرد
و این چنین بود که در لحظه ای جاودانه ، حاصلِ درد شد کودکی در دست های رنج ، و امید را بازگرداند به چشمان خسته ی زن و مرد که حالا شده بودند مادر و پدر
سال ها از آن روز می گذرد و من سخت باور دارم که با تولد هر کودک ، عشقی تازه به دنیا می آید و این چنین است که مهربانی هیچگاه در جهان به پایان نمی رسد
و من امروز باز متولد می شوم درهیبت همان نوزاد یک روزه ای که محتاج است به دستِ دعای مادر و مهربانی های بی دریغ پدر. و محتاج است به هر چه که نامش عشق است.

۱ نظر:

Unknown گفت...

تولدتون مبارک. چقدر شیرین و دوست داشتنی ست دیدن درد زایش با این نگاه. چقدر خوشبخت اند زنانی که درد جسمانی شان همراه می شود با قلب تیرکشیده مردانشان. فرزندی که از این درد مشترک به وجود بیاید لحظه به لحظع عمرش می تواند عشق را مزه مزه کند و به دیگران نیز هدیه.