۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه

آیا جنگ ؟؟؟؟

می گوید : بگو آن آشنای تان صد کیلو برنج برایمان بیاورد.
می پرسم : که چه بشود ؟
می گوید : اگر جنگ شد از گرسنگی نمیریم .
می خندم و می گویم : توی جنگ که از گرسنگی نمی میرند ، از تیر و تفنگ و ترکش و بمب می میرند. می خواهی بگویم آن آشنای تان تیر و تفنگ و ترکش برای مان بیاورد؟ بمب هسته ای چطور؟؟؟؟

۱ نظر:

م.ایلنان گفت...

درد بزرگ این است که نمی توان هیچ پیش بینی ای نسبت به آینده داشت. برای من که روزها و سال های جنگ با عراق را به چشم دیده ام و به خاطر دارم، تصور یک جنگ دیگر آن هم با آینده و نتیجه ای نا معلوم خیلی دردناک است.