۱۳۹۶ آذر ۲۷, دوشنبه

از زمین تا زیرزمین....

خواهر جان دست پسرش را گرفته و برای تعطیلات کریسمس و ژانویه آمده ایران. راه می رود و دلار چهارهزار و دویست تومانی خرج می کند و فحش می کشد به جان ترامپ.
می خواهد ببردمان سفر دبی ، می گویم از ساعتی که پرواز می نشیند و می رسیم هتل تا تحویل اتاق ها دو سه ساعتی وقت داریم، باید نمازخانه ای جایی پیدا کنیم برویم برای استراحت ، می خندد و می گوید نگران نباش می رویم  ماساژ می گیریم توی سالن اسپای هتل.
قربان خدا بروم ، چهار سال تفاوت سن مان است و چهارصد سال تفاوت نگاه. 

هیچ نظری موجود نیست: