می گوید بعد از چند سال دوباره دیشب نشسته پای بی بی سی و ویژه برنامه ی درگذشت آیت الله هاشمی را تا آخر تماشا کرده .
کاناپه ی کنار شومینه را نشان می دهد و با آب وتاب تعریف می کند که چطور تمام بعدازظهرهای سال هشتاد و هشت با عجله از سرِ کار برمی گشته و ولو می شده روی همین کاناپه که آن وقت ها روبروی تلویزیون بوده و زل می زده به بی بی سی تا ببیند بالاخره چه می شود و و کی راحت می شویم از دست اینها.
آهی از ته دل می کشد و نفرین می کند که خدا اوباما را لعنت کند که با مردم ایران همراهی نکرد و نشد آنچه باید می شد ، و انگشت اشاره اش را نشانه می رود به جایی کنار پنجره و می پرسد : انتخابات اردیبهشته یا خرداد ؟ بنظرت کاناپه را دوباره بذارمش اینجا ؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر