من ، "پیر فرزانه "، امروز، چهارساله شدم البته بعد از سه بار سکته ی ناقص و کُمای موقت. الان هم که سرپایم، کلی دم و دستگاه وصلم کرده اند که بتوانم در خفا نفس بکشم. دستگاه هایی که اسم های عجیب و غریب دارند. Ultra Surf، VPN ، Freegate و هزار درد بی درمان دیگر.
تو می دانی و من هم خوب می دانم که نفس کشیدن های یواشکی چه به روزگار آدم می آورد. و چه دردی دارد بودن در جایی که نمی خواهندت.
با این حال، تو می دانی و من هم خوب می دانم که ما پوست کلفت ترازآنیم که با زجرِاین درد و سازِ ناکوک این روزگار جا بزنیم و میدان خالی کنیم.
با دستگاه و بی دستگاه، آن قدر می مانیم تا روزی فرا برسد که دیگر هوا از پشت میله ها دزدکی سرک نکشد توی اتاق و باد آزاد بوزد لابلای پیراهن پروازمان توی جنگلی که همه جایش سبز باشد، به سبزی سبزترین سبزینه ی حیات.
۵ نظر:
هزاران هزار مبارک :)
سالگرد میلاد این مکان خوب را تبریک می گویم. امید اینکه همچنان باشید و به راه خود ادامه بدهید.
شاد باشید
متشکرم از شما یزرگواران عزیز آقایان معینی و صادقی . چه خوب که هنوز گوشه چشمی دارید به این خانه ی کوچک .
تولد خونه تون مبارک. دلخوشی تصویر سبز خونه تون همیشه برای خودتون و برای ما بمونه.
این خونه های مجازی بیشتر از اونچه که فکر می کردیم، رنگ و لعاب واقعیت گرفتن. خوشحالم که اینطور هست.
متشکرم زاویه نازنین . همواره لطف داشته ای و به خودم می بالم از داشتن چنین دوستان نادیده ای .
ارسال یک نظر