جای دشمنان تان خالی، سرمای سختی خورده ام، از همین آنفلونزاهای مد روز. نمی دانم اسمش چیست.حیوانی است یا انسانی. این سوی آبی است یا آن سوی آبی . زمینی است یا آسمانی ، خلاصه هر چه که هست بد بیماری است .
سرم شده به سنگینی یک کوه و تنم سرب داغ. دهانم یک تخته سنگ تفتیده ازآفتاب سوزان ظهر، و سرفه هایم خنجری نوک تیز برای خراش هرچه سینه نامندش. حنجره ام چون گودال عمیقی صدای تنم را در خود خفه می کند و جز خس خسی آزار دهنده مجال بروز نمی دهد به فریاد .
می دانم حال شما هم بهتر از من نیست ، این روزها همه ی ما سرما خورده ایم ، بد سرمایی هم خورده ایم .
کجاست طبیبی که درمان باشد ؟؟؟ کجاست ؟؟؟؟
۹ نظر:
خدا بد نده ... به گمانم چاره اش فقط استراحت باشه و نخوندن خبرهای روز!! /ا
آرزو مي كنم بهتر باشي. هيچ چيز به اندازه استراحت آرامت نمي كند هرچنداگر كارهاي منزل و بيرون از آن مانع نشوند.
اه ! چه قدر كتابي... ولش كن . زود خوب شو كه دلمون برات مي تنگه!
امیدوارم هر چه زودتر خوب بشی دوست عزیز
سلام
امیدوارم هرچه زودتر خوب شوید, همونطور که فرمودید آدرس وبلاگ شما رو تغییر دادم البته من نمی دونستم و به خاطر همین وقتی نوشتید که آدرس وبلاگتون تغییر کرده نمی دونستم آدرس جدید وبلاگتون چیست خوشحال شدم که خودتون فرمودین بی نهایت ممنون از لطف و محبتتون. با آرزوی سلامتی هرچه زودتر برای شما.
گشتیم نبود نگرد پیر جان نیست.
ایشالله زود خوب شی.
طبیبان را ز بالینم برانید
مرا از دست اینان وا رهانید
به گوشم جای این آیات افسوس
سرود زندگانی را بخوانید!
دل من چون پرستوی بهاری است
ازین صحرا به آن صحرا فراری است
شکیب او همه در بی شکیبی است
قرار او همه در بی قراری است...
دل عاشق گریبان پاره خوشتر
به کوی دلبران آواره خوشتر
غم دل با همه بیچارگی ها
ازین غم ها که دارد چاره خوشتر!
دلم یک لحظه در یکجا نمانده است
مرا با خود به هر سوئی کشانده است
به هر لبخند شیرین دل سپرده است
برای هر نگاهی نغمه خوانده است
هنوزم چشم دل دنبال فرداست
هنوزم سینه لبریز از تمناست
هنوز این جان بر لب مانده ام را
درین بی آرزوئی آرزوهاست
اگر هستی زند هر لحظه تیرم
وگر از عرش برخیزد صفیرم
دل از این عمر شیرین بر نگیرم
به این زودی نمیخواهم بمیرم...
با آرزوي شادي و سلامتي براي شما
امیدوارم هر چه زودتر خوب بشید دوست عزیز.
امیدوارم هرچه زودتر از این سرماخوردگی خلاص شید
:)
گرچه مدتیه با حافظ علیه الرحمه سخت بیگانه ام، اما بقول ایشون:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
ارسال یک نظر